کتاب ماندن در وضعیت آخر که نوشتهی امی ب. هریس و تامس ای. هریس و با ترجمهی اسماعیل فصیح است، توسط نشر نو منتشر شده است.
درباره کتاب
هدف کتاب «ماندن در وضعیت آخر»، که ادامه منطقی کتاب «وضعیت آخر» است و ۱۶ سال پس از آن نوشته شده، استفاده از ابزار «تحلیل رفتار متقابل» برای مقابله با احساسهای بد و ایجاد احساسهای خوب است. چرا که احساسهای خوب انرژی لازم را برای تجدید قوا در سفر زندگی فراهم میسازد.
اما «تحلیل رفتار متقابل» چیست؟
فرض کنید شخصیتتان را به سه قسمت «والد»، «بالغ»، «کودک» تقسیم کردهاید؛ شما چیزی به دوستتان میگویید یا کاری انجام میدهید و در مقابل دوستتان چیزی به شما میگوید یا کاری انجام میدهد. «تحلیل رفتار متقابل» فهم این واقعیت است که کدام یک از سه قسمت شخصیت شما این تبادل رفتار را شروع میکند و کدام یک از سه قسمت شخصیت دوستتان پاسخ میدهد.
اگر در کودکی دستخوش ترحم دیگران بودیم اما واقعیت امروز این است که ما کلا ناتوان نیستیم هر چند ممکن است احساس کنیم که هستیم.
بسیاری از مردم محصور در احساسهای بد، هر روز بیش از روز پیش انرژی خود را از دست میدهند. ناکامی و وابستگی و سردرگمی در واقع میتواند ما را کم کم از پا در آورد و برنامههای ما را خراب کند و ارتباطها و پیوندهایی را که طالب آن هستیم در هم بشکند و نهایتا ما را به اعماق سرخوردگی و یاسی بکشاند که احساس کنیم مطلقا بیهودهایم.
با خواندن «ماندن در وضعیت آخر» درک میکنیم که: هر شخصی منحصر به فرد است؛ احساسها واقعی هستند؛ میتوانیم احساسهایمان را تغییر دهیم؛ و همه ما یک روز کودک بودیم.
بخشی از کتاب
«تصمیمی که یک بار گرفته شد، میتواند تجدید شود. وضعیت (= تصمیم) کودکی ما، قبل از زبان باز کردن گرفته شد و بر اساس احساسهایمان درباره چگونگی دنیایی بود که به نظرمان میرسید.
اما، وضعیت “من خوب هستم ــ شما خوب هستید” کمتر بر اساس احساسها و بیشتر بر اساس تفکر آگاهانه و ایمان و تعهد به عمل گرفته میشود. این تصمیم، تصمیمی است به منظور ردّ فرضهای کودکی، و اثبات این امر که ما دیگر کودکانی ناتوان و وابسته نیستیم. این اظهارنظر نه به معنی ارزشیابی واقعیت بلکه به معنی پذیرش آن است. این اظهارنظر به معنی اعتقاد به با ارزش بودن اشخاص، منجمله خود ما است. مفهوم این اظهارنظر این نیست که همه افراد کامل هستند و همه اعمال آنها خوب است.
منظور این نیست که همه اعمال ارزش یکسانی دارند یا همه اشخاص یکساناند. مفهوم این اظهارنظر این است که ما مردم را همچون انسان تلقی میکنیم نه شیء، و مایلیم به آنها نه با توجه به شرایط گذشته، بلکه با در نظر گرفتن بهترین شرایطی که میتواند در آینده وجود داشته باشد، نگاه کنیم. معنی آن این است که ما خود را نیز به همین نحو مینگریم.
گوته امکان وجود وضعیت “من خوب هستم ــ شما خوب هستید” را چنین بیان میکند: “وقتی با انسانی همانگونه که هست رفتار میکنیم، او را به کمتر از آنچه هست تنزل دادهایم. وقتی با او طوری رفتار میکنیم که گویی هماکنون به آنچه بالقوه میتوانست باشد رسیده است، او را آنگونه که باید باشد اعتلا بخشیدهایم.”
نشر نوشته خواندن کتاب «ماندن در وضعیت آخر» را به علاقهمندان روانشناسی و علاقهمندان به بهبود کیفیت روابط و زندگی، پیشنهاد میکند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.