برتری خفیف (تبدیل اقدامات منظم ساده به موفقیت و خوشبختی نامحدود)

کتاب برتری خفیف نوشته‌ی جف اولسون و ترجمه‌ی لطیف احمدپور و میلاد حیدری است. نشر ققنوس این کتاب را منتشر کرده است.

نویسنده این کتاب در سراسر آمریکا و در گوشه و کنار جهان تاکنون برای بیش از دهها هزار نفر سخنرانی کرده است. هدف او از این سخنرانی‌ها کمک به مردم جهان برای پیدا کردن سطوح بالاتری از تعالی شخصی و استقلال مالی بوده است.

«جف اولسون» متولد ایالات نیومکزیکو است و مدرک کارشناسی‌اش را در رشته بازاریابی از دانشگاه این ایالت گرفت و با بالاترین رتبه فارغ‌التحصیل شد. در سال ٢٠٠٥ وقتی چاپ اول این کتاب به بازار عرضه شد هیچگاه تصور نمی‌شد که مخاطبان اینچنین از این کتاب استقبال کنند.

درباره‌ی کتاب «برتری خفیف»

چرا برندگان بخت‌آزمایی‌ها تمام پولشان را از دست می‌دهند؟

فلسفه شما طرز فکرتان درباره زندگی است، یعنی چیزی ورای احساسات و نگرش‌ها. فلسفه شما احساسات و نگرش‌هایتان را شکل می‌دهد که آن‌ها نیز اقدامات شما را تعیین می‌کنند.

در کل، مردم موفقیت را در جاهای اشتباهی جستجو می‌کنند. آن‌ها در جستجوی یک شانس بزرگ هستند؛ یک جهش کوانتومی شگفت‌انگیز که همه درباره آن صحبت می‌کنند. من به آن فلسفه قماربازی می‌گویم و معتقدم که آن‌ها از طریق این فلسفه هرگز به موفقیت نمی‌رسند. من تجربه موفقیت‌های چشمگیر و شکست‌های بزرگی را داشته‌ام و در تجربه خودم هیچ‌یک از آن‌ها، چه از نوع خوش‌شانسی و چه بدشانسی، از طریق جهش‌های کوانتومی یا شانس‌های بزرگ اتفاق نیفتاده‌اند.

بلکه همه آن‌ها از طریق برتری خفیف رخ داده‌اند. احتمالاً داستان‌هایی را در این باره شنیده‌اید که برندگان بخت‌آزمایی‌ها تمام پولشان را از دست داده‌اند. این داستان‌ها تخیلی نیستند، بلکه واقعاً رخ داده‌اند. چاله‌هایی که مردم بعد از آن پیروزی بزرگ در بخت‌آزمایی به داخلشان می‌افتند، غم‌انگیز و گیج‌کننده‌اند. این موضوع فقط درباره برندگان بخت‌آزمایی‌ها نیست. شما همچنین داستان‌هایی را درباره ستارگان مشهور سینما، خوانندگان معروف یا قهرمانان ورزشی شنیده‌اید که ثروت و مکنت بسیار زیادی به دست آورده‌اند اما آن را به گونه‌ای مدیریت کرده‌اند که ورشکسته و بدهکار شده‌اند. وقتی این داستان‌ها را شنیده‌اید، احتمالاً مانند من با خودتان گفته‌اید: «خدای من، نمی‌دانم آن‌ها چگونه این کار را انجام داده‌اند، اما اگر من این‌قدر پول داشتم، مطمئنم این‌طور آن را به باد نمی‌دادم!»

نشر نوشته خواندن این کتاب را در گروه روانشناسی به علاقه‌مندان ارتقای کیفیت زندگی پیشنهاد می‌کند.