۱۰ فرمان در باب خودشناسی

کتاب ۱۰ فرمان در باب خودشناسی نوشته علی اصغر سوادکوهی است که نشرنوشته آنرا منتشر کرده است.

در یک شهربازی پسرکی سیاه‌پوست به مرد بادکنک‌فروشی نگاه می‌کرد.

بادکنک‌فروش برای جلب توجه، یک بادکنک قرمز را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و کودکانی را که برای خرید بادکنک به والدین‌شان اصرار می‌کردند جذب خود کرد. سپس یک بادکنک آبی، یک بادکنک زرد و بعد از آن هم یک بادکنک سفید را به تناوب و با فاصله رها کرد.

بادکنک‌ها سبکبال به آسمان رفتند و اوج گرفتند. پسرک سیاهپوست هنوز به تماشا ایستاده بود و به یک بادکنک سیاه خیره شده بود!!! تا اینکه پس از لحظاتی به بادکنک‌فروش نزدیک شد و با تردید پرسید: ببخشید آقا! اگر بادکنک سیاه را هم رها می‌کردید بالا می‌رفت؟ 

مرد بادکنک‌فروش لبخندی زد و نخی را که بادکنک سیاه را نگه داشته بود برید و بادکنک به طرف بالا اوج گرفت و پس از لحظاتی گفت: پسرم آن چیزی که سبب اوج گرفتن بادکنک می‌شود رنگ آن نیست بلکه چیزی است که در درون خود بادکنک قرار دارد.